آخرین اخبار
کد مطلب: 80007
از آزار مؤمن که همانا غيبت است پرهيز کنيد
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 2002

به گزارش سلام لردگان رهبر انقلاب در يکي از سخن راني هاي خود مطالبي درباره ي غيبت فرمودند که به شرح زير ميباشد

حديث:

في الکافي، عن الصادق (عليه السلام) قال لحِمران بن أِعين... وِ اعلَم أنّ العملَ الدائمَ القليل علي اليقين أفضلُ عند الله تعالي من العمل الکثير علي غير يقين، و اعلَم أنهّ لاوَرعَ أنفعَ منِ تجنبِّ محارم الله، و الکفّ عن أذي المؤمنين و اغتيابهِم.[1]

شرح:

دِنبال? روايت حمران از امام صادق (عليه السلام) است، حضرتِ مي‌فرمايد: عمل کم ولي مستمرّ و همراه با يقين، بهتر است از عمل انبوهي که انسان آن را بدون يقين انجام بدهد. يقين يعني يقينِ به حقيقتِ توحيد ،يقينِ به حضور در مقابل پروردگار عالم، يقين به اين که خداي متعال عمل ما را مي بيند، سخن ما را مي‌شنود و به ما جزا مي دهد آنچنان که خودش وعده فرموده است. البته يقين مراتبي دارد، هم از لحاظ سع? داير? متيقَن، هم از جهت عمق يقين و روشن و نورانيِ بودن آن. به هر حال، آن مقداري که واضح است، يقين به خداي متعال، يقين به وعد? او، يقين به سمع و بصر او است.

استمرار در عمل را هم در رواياتِ زيادي تأکيد کردند. اينطور نباشد که انسان يک احساس و هيجاني پيدا کند و عمل نيکي را انجام بدهد ،بعد فراموش بکند! مي‌فرمايند: عمل ولو کم ولي بايد مستمرّ باشد.

از آزار مؤمن که همانا غيبت است پرهيز کنيدورع يعني: حالت خويشتنداري و پرهيز، خويشتنداري و پرهيز في نفسه حالتِ خوبي براي انسان است، که انسان رفتار و عملِ عاديِ زندگي اش تابع هوي و هوس نباشد، بتواند در مقابل خواهش ها و هوس ها خويشتن داري کند؛ در مقابلِ خشمِ خودش خويشتنداري کند، در مقابل محبتّ زياد خويشتن داري کند.

نفس اين خويشتن داري يک صفت محموده اي است، لکن يک خويشتن داري اي وجود دارد که از هم? خويشتن داريها بالاتر است و در اين حديث شريف دو مصداق براي آن ذکر مي فرمايند، يکي: تجنبّ از محارمِ الله، انسان در مقابل محرّمات الهي خويشتن داري بکند. اين، از هم? خويشتن داريها انفع است. علت هم اين است که اگر تجنبّ از محارم الله در ما نباشد، بسياري از کارهاي نيک ما هم آن اثر مطلوب را نخواهد بخشيد. علاوه بر اين که کار بد و محارم الله، انسان را ساقط مي کند و انحطاط درجه بوجود مي‌آورد، از علوّ درجه و ارتقاء مقام معنوي بوسيل? خيرات هم مانع مي‌شود.

مکرّر مثال زديم، مثل اين است که در يک استخري، چندين لول? قطورِ باز مي کنيد و آب وارد استخر مي‌شود، اماّ مي بينيد استخر پر نمي شود! اين همه آب وارد استخر مي شود اماّ همچنان اسِتخر خالي است! بعد که دقت مي کنيد، مي بينيد استخر ترَک دارد! آب آن هرز مي رود! هر چه آب مي ريزيد، فايده اي نخواهد داشت، پر نخواهد شد. گاهي ما اينطور مي شويم، به خاطر وارد شدن در حيط? گناه وضعيت ما طوري ميشود که نافله مي خوانيم، قرآن مي خوانيم، خيرات و احسان ميکنيم ،لکن ميبينيم هيچ علوّي در روان ما، در دل ما بوجود نمي‌آيد، هيچ حالتِ نورانيتي در خودمان احساس نمي‌کنيم! بنابراين، نفعِ ورع، هم از اين جهت است که ورع موجب مي شود انسان دچار ظلمات ناشي از گناه نشود، و هم دچار محروميت و محجوب شدن از برکات و خيراتِ عبادات نشود.

نوع ديگري از ورع هم وجود دارد که حضرت مي فرمايند از هم? ورع ها انفع است، و آن اين که: انسان خودداري کند از آزار مؤمنين، غيبت مؤمنين را نکند. غيبت هم يک نوع آزاردادن است اماّ تخصيصِ به ذکر آن، بخاطر اهميت آن است و بخاطر اين که رائج و دمِ دست است! ما خيلي اوقات دستمان نمي رسد کسي را اذيت کنيم، لکن دستمان مي رسد که از او بدگويي کنيم، بنشينيم پشت سر او حرف بزنيم، غيبت کنيم، علاوه که گناه بزرگي است، لذا آن را بطور خاص ذکر فرمودند.

منبع. مشرق

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس